می دانیم دال های بتنی قبل از آنکه تحت نیروی های زله قرار گیرند تحت بارهای ثقلی (مرده و زنده) هستند.با تاثیر این بارها در دراز مدت (که سبب ایجاد افت و خزش در بتن می شود)، تغییر شکل های قابل توجهی در وسط چشمه ی دال ایجاد می شود.تیرهای بتنی نیز حداکثر تغییر شکل را تحت بارهای ثقلیِ دراز مدت، عموماً در وسط دهانه خود تجربه می کنند. این تغییرشکل که یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده ی ابعاد تیر و ضخامت دال است.
تصاویر زیر به خوبی اهمیت کنترل خیز را نشان می دهند:
حال که با خیز و علل کنترل آن آشنا شدیم، به بررسی و تفسیر بندهای آیین نامه ای آن می پردازیم.
در روال طراحی مرسوم در ایران معمولاً برای کنترل خیز تیر بتنی و سقف تیرچه بلوک (نوعی دال یک طرفه) از جدول 9-17-2 مبحث نهم استفاده می شود. اغلب مهندسین با جایگذاری چند عدد متعارف و اجرایی در روابط عنوان شده در جدول زیر، متوجه می شوند که در اکثر موارد ارتفاع تیرها و ضخامت دال بتنی به دلایل سازه ای بسیار بیشتر هستند از مقادیر محاسبه شده در جدول زیر که مقادیر حداقل ضخامت دال بتنی و همینطور حداقل ارتفاع تیر بتنی را نشان می دهد؛ لذا کنترل خیز آن ها را ضروری نمی دانند.
مبحث نهم برای کنترل خیز در دال های بتنی دو طرفه تخت، در بند 9-17-2-6-3 این آیین نامه، دال دو طرفه را به دو نوع «فاقد تیر میانی» و «متکی بر تیر تکیه گاهی» تقسیم کرده است. بند 9-17-2-6-4 مربوط به ضوابط کنترل خیز دال فاقد تیر میانی و بند 9-14-2-6-5 مربوط به ضوابط کنترل خیز دال متکی بر تیر تکیه گاهی است.
منبع:
سبزسازه
ستون در ساختمانهایی با اسکلت بتنی و فی، عضو انتقالدهنده بار طبقات بالای خود به فونداسیون یا سقف زیر خود است.پس از طراحی ستون بتنی باید به نحوه درستی آنها را اجرا کرد.
برای اجرای ستونهای اولین طبقه، قبل از بتنریزی فونداسیون، میلگردهای اصلی ستونها در قالب آرماتورهای ریشه ستونها در فونداسیون نصب شدهاند و بصورت میلگردهای انتظار اولین ستونهای ساختمان را شکل میدهند.
میلگردهای انتظار با توجه به مندرجات و جزئیات نقشههای اجرایی در جای خود نصب شدهاند و با اجرای خاموتها و سنجاقها روی آنها آماده قالببندی میشوند.
فاصله خاموتها از یکدیگر در ابتدا و انتهای ستون در هر طبقه تا یک اندازه مشخص و محاسبه شده کمتر از فاصله خاموتها نسبت بههم در ناحیه وسط ستون میباشد. این پدیده به منظور گیردار عملکردن محل اتصال ستون به فونداسیون یا تیر بتنی می باشد.
در ساختمانهای بتنی ستونها را اعضای فشاری و خاموت آنها را تنگ مینامند.
حداقل تعداد میلگردهای طولی در قطعات فشاری (ستونها) با مقاطع مربع یا مستطیل چهار عدد، با مقاطع مثلثی سه عدد و با مقاطع دایره شش عدد میباشد.
در ستونهایی با مقاطع دایره به جای خاموت (تنگ) از میلگرد دورپیچ از نوع ساده استفاده میکنند، که قطر آنها نباید از6 میلیمتر کمتر باشد.
هنگام اجرای آرماتوربندی ستونها از تمیز بودن سطح میلگردها از هر نوع آلودگی باید اطمینان حاصل گردد. قطر میلگردهای اصلی و تعداد خاموتهای بکار رفته در ستونها باید کنترل شود. صفحات اتصال یا همان پلیتهای انتظار در جای خود نصب گردند.
پس از کنترلهای نهایی آرماتور بافته شده ستونها، مرحله قالببندی ستونها اجرا میگردد. برای قالببندی ستونها از قالبهای چوبی، فی و پلاستیکی استفاده میکنند. ضخامت قالبهای فی 3 تا 4 میلیمتر و ضخامت قالبهای چوبی 2 سانتیمتر میباشد. قالبهای فی با پین به هم متصل شده و برای یکپارچه کردن قالبهای چوبی ستون، با مقطع مربع یا مستطیل از یوغ فی یا چوبی استفاده میکنند.
مرحله بتنریزی ستونها، مهمترین مرحله اجرای ستونهای بتنی میباشد، زیرا ستونها با بتنریزی جهت بارگذاری سقف و ستون طبقات بالا آماده میشوند.
روند بتنریزی برای تمامی اعضای ساختمانهای بتنی باید طوری باشد که بتن در هنگام ریختن و جای گرفتن حالت خمیری خود را حفظ کند و بهراحتی به فضاهای بین میلگردها راه یابد.
در بتنریزی ستونها تا حد امکان باید ارتفاع سقوط آزاد بتن را کم نمود، زیرا هنگام سقوط بتن دانههای آن تفکیک شده و دانهبندی بتن مفهوم خود را از دست میدهد. ارتفاع مصوب شده در مبحث نهم مقررات ملی ، برای جلوگیری از جداشدن اجزاء بتن 1.2 متر میباشد
. پس از بتن ریزی مرحله نخست ستونها، از وسایل مناسب جهت تراکم استفاده میشود، بهگونهای که ارتعاش در حجم بتن ایجاد شده و باعث پر شدن تمام نقاط ستون گردد و تمامی میلگردها توسط بتن احاطه گردند. در بتنریزی مراحل بعدی قسمتی از ویبراتور باید در لایه زیرین که هنوز حالت خمیری دارد فرو برود.
ویبراتور باید تا حدامکان بصورت قائم وارد بتن گردیده و به آرامی از آن بیرون کشیده شود تا حباب هوا داخل بتن باقی نماند. در کارهای کوچک و محدود و مخلوطهای بتن روان میتوان با کسب اجازه از مهندس ناظر از میله فولادی (تخماق) یا وسایل مشابه برای تراکم بتن استفاده کرد.
میله باید بهراحتی به انتهای قالب برسد و از بین میلگردها عبور کند. تراکم بتن میباید پیش از گیرش سیمان صورت بپذیرد. مدفون کردن لولههای آب، فاضلاب، بخاری و گاز در بتن ستونها ممنوع است.
منابع:
اگر در رابطه با سقف عرشه فولادی می خواهید بدانید حتما همراه ما باشید.
سقف عرشه فولادی یکی سقفهایی هست که با استفاده از دو عنصر ورقهای فولادی گالوانیزه ذوزنقهای شکل تحتانی و برش گیرها که در این نوع سقفها مورد استفاده قرار میگیرد از سایر سقفها متمایز میشود و البته با استفاده از آرماتوربندی و بتن ریزی بر روی این ورق فولادی، این نوع سقف اجرا میشود. از بخشهای اصلی سقفهای کامپوزیت عرشه فولادی باید به تیرهای فرعی مورد نیاز در بین تیرهای اصلی سازه اشاره نمود. ارتفاع عرشههای فولادی بایستی بین ۵ تا ۷٫۵ سانتیمتر باشد.
ورق فولادی مهمترین مصالح به کار رفته در این نوع سقف میباشد که برای ساخت آن ورق فولادی گالوانیزه با ضخامتهای ۸/۰ تا ۲/۱ میلیمتر را به وسیله دستگاههای Roll Forming به روش نورد سرد به حالت موجدار شکلدهی میکنند به صورتی که در مقطع ورق حاصله هر موج به شکل یک ذوزنقه دیده میشود. وصله ورقهای فولادی گالوانیزه صرفاً بر روی تیرهای اصلی مجاز بوده و در این حالت میبایست دو عرشه وصله شونده به طولی حداقل برابر با ۵۰ میلیمتر بر روی تیر اصلی با یکدیگر همپوشانی داشته باشند.
برشگیرهای (گل میخها) خاصی که در این نوع سقف مورد استفاده قرار میگیرند به جهت نوع مصالح و روش خاص اجرا، از نقاط قوت این نوع سقف محسوب میشود. قطر این برشگیرها حداکثر ۲۰ میلیمتر و ارتفاع آنها با توجه به شکل ورق فولادی متغیر میباشد و در نهایت حداقل ارتفاع گل میخ بعد از نصب که از بالای ورق ذوزنقهای اندازهگیری میشود از ۴۰ میلیمتر نباید کمتر باشد. این گل میخها به وسیله دستگاه جوش قوس الکتریکی به خصوصی که Stud Welder خوانده میشود به بال تیرهای سازهای جوش میشود.
وزن کمتر این نوع سقف نسبت به سایر سقفهای متداول در اسکلتهای فولادی ساختمان از شاخصههای این نوع سقف محسوب میشود.در این نوع روش اجرای سقف، ورق گالوانیزه ذوزنقهای شکل آجدار هم به عنوان قالب بتن ریزی عمل مینماید و همچنین با باقیماندن در سقف نقش سازهای ایفا میکند. کاهش بار سقف و به تبع ان کاهش وزن سازه و حذف بلوک و قالب بندی و حمل و نقل آسان سبب صرفه جویی در هزینهٔ ساختمان میشود. افزایش دهانه تیرریزی تا ۴ متر بدون نیاز به شمع بندی. استفاده از گل میخها که ورق به تیر جوش میخورد از استانداردترین روشهای اجرا میباشد. قابلیت دپو در محلهای محدودتر نسبت به انواع تیرچهها. وجود فرورفتگی و برجستگی روی جان ورق فولادی، تنش تسلیم و مدول الاستیسیته ورق را ۴۷٪ نسبت به ورق صاف کاهش میدهد. امکان همزمان اجرا و بتن ریزی چندین سقف به صورت همزمان و در نتیجه صرفه جویی در زمان انجام پروژه را دارا میباشد. حذف میلگردهای کششی و تیرهای فرعی بهترین و مقرون به صرفهترین عرض ورق ۱ متر بعد از فرمینگ میباشد که وزن آن حدود ۷٫۸۰۰ کیلوگرم میباشد.
منابع:
می دانیم دال های بتنی قبل از آنکه تحت نیروی های زله قرار گیرند تحت بارهای ثقلی (مرده و زنده) هستند.با تاثیر این بارها در دراز مدت (که سبب ایجاد افت و خزش در بتن می شود)، تغییر شکل های قابل توجهی در وسط چشمه ی دال ایجاد می شود.تیرهای بتنی نیز حداکثر تغییر شکل را تحت بارهای ثقلیِ دراز مدت، عموماً در وسط دهانه خود تجربه می کنند. این تغییرشکل که یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده ی ابعاد تیر و ضخامت دال هاست، در بین مهندسین عمران با نام «خیز دال بتنی» شناخته شده تر است، که مهندسین در پی کاهش آن تا رسیدن به خیز مجاز آیین نامه ای هستند.
تصاویر زیر به خوبی اهمیت کنترل خیز را نشان می دهند:
منبع:
سبزسازه
بار ساختمان از طریق ستون ها به پی منتقل می شود و این انتقال بار توسط کف ستون یا همان بیس پلیت صورت می گیرد.صفحه ستون ضمن افزایش سطح تماس ستون با پی ، سبب می گردد توزیع نیروهای ستون در حد قابل تحمل برای بتن باشد.
صفحه پلیت پس از بتن ریزی بر روی پی قرار میگیرد و صفحه ستون باید به نحوی روی پی قرار گیرد که کاملا به آن چسبیده باشد و هیچ فاصله ای بین صفحه ستون و پی وجود نداشته باشدو با توجه به اینکه سطح پی کاملا صاف نیست و دارای برآمدگی و فرو رفتگی هایی می باشد،برای رفع این مشکل از مایه ای به نام گروت استفاده می شود.
گروت ماده ای با مقاومت بالا می باشد و در برابر گرما و سرما ابعاد آن متغییر نمی باشد همچنین به هنگام زله آسیب نمی بیند به همین جهت ماده ای مناسبی برای استفاده در زیر صفحه ستون می باشد.به این ترتیب که پس ریختن این ماده روی پی(حداکثر به ضخامت ۲٫۵ سانتی متر) و صاف کردن آن،می توانیم صفحه ستون را در محل مورد نظر قرار دهیم.
اتصال کف ستون با بتن به وسیله میله مهار (بولتBolt)صورت می گیرد و برای ایجاد اتصال ، انتهای آن را خم می کنیم . تعداد بولت ها بسته به نوع کار از دو عدد به بالا تغییر می کند ، حداقل قطر این میله های مهاری میلگرد نمره ۲۰ می باشد.
از جایی که کشش وارد شده ناشی از خمش توسط بولت ها تحمل می شود، طول بولت توسط محاسبات تعیین می شود.
با توجه به آکس بندی و اطلاعات پلان فونداسیون، در چندین نقطه از پی ساختمان میگردهایی کاشته می شوندو توسط شیلنگ تراز به ارتفاع داده شده در پلان فونداسیون که معمولاً آن را با (۰ ۰ .۰ ± ) نمایش می دهند علامت هایی را می زنند که ارتفاع( ۰ .۰ ± ) یا از زمین کناری بلندتر است که در آن صورت ارتفاع مربوط به زمین با علامت منفی نوشته شده و یا پایین تر از زمین کناری است که با علامت مثبت نوشته می شود .
پس ازآن که علامت گذاری تمام شد بر طبق آکس بندی که در نقشه آورده شده ریسمانی در یک آکس طولی و یک آکس عرضی می بندند به طوری در محل قرار گیری بیس پلیت ها دو ریسمان کاملاً بر هم عمود باشند،بدین ترتیب محل برخورد دو ریسمان وسط بیس پلیت خواهد بود و ریسمان ها در اینجا نقش تراز را هم به عهده دارند.چون دو طرف ریسمان به یک تراز بسته شده است ب تمام بیس پلیت های یک آکس کاملا به موازات هم و در تراز یکدیگر قرار می گیرند .چراکه اگر بیس پلیت ها در یک تراز نباشند به همان ترتیب سقف ساختمان نیز تراز نخواهد بود و این یک ایراد بزرگ برای ساختمان به شمار می رود .
جزئیات اتصال ستون فی به شالوده بتنی به نیروی موجود در پای ستون بستگی دارد. در ستون با انتهای مفصلی فقط نیروی فشاری و برشی از ستون به شالوده منتقل می شوند. اگر بخواهیم لنگر خمشی را نیز به شالوده منتقل نماییم ، در ان صورت ، نیاز به طرح اتصال مناسب برای این کار خواهیم داشت که اتصال گیردار خوانده می شود.
منبع:
طبق توضیحاتی که داده شد، میلگرد ها صرفاً برای راستای خمشی محاسبه خواهند شد. و راستای غیرخمشی (راستای کوتاه در شکل بالا) عملاً هیچ نیازی به میلگرد گذاری ندارد. با این حال آیین نامه برای این راستا مقدار آرماتور حرارتی را که از بند 9-18-4-1-2 محاسبه می شود، مناسب می داند. اما چرا؟
از درس مقاومت مصالح به خاطر داریم که در تمامی مصالح وقتی المانی از آن تحت نیرویی در یک راستا قرار می گیرند، بنا به خاصیت پواسون علاوه بر راستای اعمال نیرو، در راستاهای دیگر آن نیز تغییر شکل هایی رخ می دهد.
این خاصیت که جزء ویژگی های ذاتی مصالح است در بتن نیز وجود دارد.بتن خیس در هنگام سخت شدن دچار کاهش حجم و جمع شدگی می شود. این جمع شدگی در هر دو راستا (راستای خمشی و غیر خمشی) سبب بروز ترک هایی در بتن می گردد.
میلگرد های محاسبه شده در راستای خمشی مانع از ترک خوردگی بتن در این راستا می شوند ولی آیا راستای غیرخمشی که برای آن میلگردی محاسبه نمی شود، اجازه ترک خوردن دارد؟
آیین نامه هرگز این اجازه را به بتن نخواهد داد. از این رو لازم است برای راستای غیرخمشی دال یک طرفه، میلگرد حداقل تحت عنوان آرماتور افت و حرارت، مورد استفاده قرار گیرد.
اما در ادامه ی بحث از آنجایی که ترسیم دتایل آرماتور گذاری سقف دال بتنی نیازمند شناخت کامل از انواع آرماتور های مصرفی در دال است، در تصویر زیر ضمن آشنایی با شکل میلگردهای دال، با نام و کاربرد آن ها آشنا می شویم:
میلگرد شماره 1 و 2: این میلگردها در دال بتنی در واقع همان میلگردهای خمشی (اصلی) تحتانی دال هستند که تعداد و سایز آن ها طبق محاسبات به دست می آید. در مراجع خارجی و برخی مراجع فارسی، میلگردهای خمشی اصلی به دو دسته ی «میلگرد مستقیم» و «میلگرد خم» تقسیم شده اند.
میلگرد خم در واقع همان میلگرد مستقیمی است که در نزدیکی تکیه گاه دال، با ایجاد یک خم از سفره میلگرد تحتانی به سفره میلگرد فوقانی وارد شده است(چرا؟). معمولاً توصیه شده است که میلگردهای مستقیم و خم به صورت یک درمیان (مانند شکل بالا) جای گذاری شوند.
در دال های کم ضخامت(کمتر از 15 سانتی متر) به دلیل صعوبت خم کاری و جایگذاری، از میلگرد مستقیم به جای میلگرد خم استفاده می شود.
میلگرد شماره 3: میلگرد افت و حرارت برای کاهش ترک خوردگی بتن پس از سفت شدن در راستای عمود بر راستای خمشی مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر این، این آرماتور به تامین یکپارچگی مِش دال در دو راستا کمک می کند.
میلگرد شماره 4 و 5: در لبه ی ناپیوسته ی دال، برای کنترل پیچش و برش دال، آرماتور هایی به صورت سنجاقی در این لبه جایگذاری می شود. اجرای این سنجاقی به شرطی ممکن است که میلگرد مونتاژی وجود داشته باشد تا سنجاقی را با سیم مفتول به آن گره زده و از حرکت سنجاقی در حین بتن ریزی ممانعت شود.
برای درک بهتر این بند، مطالب آن را در قالب نمودار زیر ارائه می کنیم:
قبل از ادامه ی تشریح بندهای 9-18-4-1-4 ، 9-18-4-1-5 و 9-18-4-1-6 ، در ابتدا لازم است با اصطلاح «لبه (بُعد) ناپیوسته» آشنا شویم. برای این منظور یک سقف دال بتنی را به صورت شکل زیر در نظر بگیرید. هر یک از پانل های این سقف را می توان به صورت زیر نام گذاری کرد:
پانل شماره 1: دال با چهار لبه ساده (دال روی دیوار اجرا شده و فاقد اتصال گیردار می باشد.)
پانل شماره 2: دل با چهار لبه ی پیوسته
پانل شماره 3: دال با دو لبه ی ناپیوسته ی بلند
پانل شماره 4: دال با دو لبه ی مجاور ناپیوسته (گوشه سقف)
پانل شماره 5: دال با دو لبه ی ناپیوسته ی کوتاه
پانل شماره 6: دال فقط با یک لبه ی پیوسته (لبه بلند)
پانل شماره 7: دال فقط با یک لبه ی پیوسته (لبه کوتاه)
پانل شماره 8: دال فقط با یک لبه ی ناپیوسته (لبه بلند)
پانل شماره 9: دال فقط با یک لبه ی ناپیوسته (لبه کوتاه)
منبع:
سبزسازه
بهسازی و مقاوم سازی تیر بتنی شکستهای برشی و خمشی، دو حالت عمده شکست در تیرهای بتنی میباشند. شکست خمشی عموماً نسبت به شکست برشی، ارجح است زیرا رفتار شکلپذیرتری از خود نشان میدهد. شکست نرم امکان پخش مجدد تنش را فراهم میآورد و به کاربران و حاضران در محل نیز فرصت بیشتری برای پی بردن به وضعیت بحرانی تیر میدهد. همچنین خرابی تیر بتن مسلح میتواند به علت تهاجم یونهای شیمیایی صورت بگیرد.
۱- استفاده از ژاکت بتن مسلح
در تیرهای بتنی میتوان از ژاکت بتنی تیر در سه و یا چهار وجه تیر برای مقاوم سازی تیر بتنی و افزایش مقاومت آن استفاده نمود. با این روش میتوان ناحیه کششی و فشاری تیر را با ژاکت بتنی تیر جدید تقویت کرد. برای تکمیل مکانیسم انتقال نیرو بین مصالح قدیم و جدید، زبر نمودن سطح بتن قدیمی و جوش دادن میلگردهای اتصال با آرماتورهای جدید و قدیم ضروری میباشد. اجرای ژاکت بتنی تیر در هر چهار وجه تیر مؤثرترین روش برای مقاوم سازی تیر بتنی میباشد. در این شیوه ضخامت بتنی که به وجه بالایی تیر افزوده میگردد باید در ضخامت سقف گم شود. اجرای تنگها نیز از طریق سوراخ هایی که در فواصل نزدیک به هم در دال سقف ایجاد میشود امکانپذیر میباشد.
اجرای ژاکت بتنی در سه وجه تیر برای افزایش ظرفیت خمشی و برشی تیر در برابر بارهای قائم انجام میشود، اما به دلیل آنکه در این حالت، افزایش ظرفیت باربری مقاطعی از تیرکه درنزدیکی تکیه گاهها قراردارند امکانپذیر نیست، تیر را نمیتوان درمقابل بارهای جانبی زله تقویت نمود. موفقیت در بهسازی و مقاوم سازی تیر بتنی مستم مهار مناسب خاموت ها از ضلعهای بالایی روکش است. بـه دلیل آنکه استفاده از قالب و ریختن بتن از بالای تیر امکان پذیرنیست تنها راه ممکن استفاده از بتن پاشی میباشد.
۲- بهسازی و مقاوم سازی تیر بتنی با روکش فولادی
برای تقویت خمشی تیر بتنی میتوان ورقهایی به ضخامت کم را با رزین اپوکسی به وجه کششی تیر چسباند. چسباندن ورق به وجه قائم تیرها در نزدیکی تکیه گاه ها موجب افزایش ظرفیت برشی و چسباندن ورق به بال تحتانی موجب افزایش ظرفیت خمشی تیرمیگردد. در صورت نیاز به استفاده از ورقههایی با ضخامت بیشتر باید از آرماتورها و بولت های مهاری برای انتقال برش استفاده نمود. در این حالت نیز توصیه میشود ابتدا ورق فولادی با چسب اپوکسی چسبانده شده و بعد آرماتورها به صورت میانگذار یا کاشته شده مورد استفاده قرار گیرد . میتوان بجای استفاده از ورق های فولادی که در وجوه تیر نصب میشوند از قفسهای فولادی بصورت نبشی و رکابی استفاده نمود
۳- استفاده از نبشی و رکابی
در این روش مقاومت کششی با استفاده از دو نبشی تأمین میشود. این نبشیها در کنج تیر قرار میگیرند و در این حالت رکابیها از پایین به نبشی جوش میشوند و از بالا به روی بتن سقف کاملاً آرماتور و مهار میشوند و محاسبات آن شبیه به تسمههای فولادی است. فقط به جای تسمه فولادی معادل نبشی قرارداده میشود. در آرماتورها کشش اولیهای ایجاد میگردد که باعث کیپ شدن نبشیها به تیر بتنی و عملکرد مشترک در رکابی و تیر بتنی میگردد. از آنجا که با افزایش بار احتمال ترک در بتن میرود، از مقاومت Vc در طراحی صرفنظر میشود.
۴- افزایش مقاومت موضعی تیرهای دارای سوراخ
یکی دیگر از کاربردهای FRP افزایش مقاومت موضعی تیرهای دارای سوراخ ( معمولاً تأسیساتی ) میباشد. در این روش میتوان اطراف سوراخها را بطور موضعی با FRP تقویت کرد.
۵- اعمال سیستم مهاربندی در انتهای لایه FRP
سیستم مهاربندی اصولاً به این جهت مورد استفاده قرار میگیرد که بتوان از ظرفیت باربری سیستم FRP نهایت استفاده را برد. گسیختگی های ناشی از جداشدگی لایههای FRP عموماً در اثر نبود چنین سیستمی میباشد. در این روش از دور آرماتور کردن کامل انتهای FRP توسط نوارهایی از FRP استفاده میگردد. با توجه به اینکه معمولاً، ناحیه فوقانی تیرهای موجود به دلیل وجود دال، قابل دستیابی نیستند، از نوارهایی که فقط سطوح پایینی و جانبی تیر را میپوشانند استفاده میگردد. از سایر روش ها نیز میتوان به استفاده از آرماتورهای مخصوص در انتهای لایهFRP نام برد.
این روش یکی از اولین روشها بوده که جهت نصب و مهاربندی صفحات فولادی مورد استفاده قرارمیگرفت. بر اساس مطالعات انجام شده، این روش بر روی لایههای کامپوزیتی نیز مناسب بوده و اثر مثبتی از خود نشان میدهد ولی مشکلی که ایجاد میکند سوراخ شدن لایه FRP بوده که اثر نامطلوبی بر عملکرد آن خواهد داشت و باعث ایجاد تمرکز تنش در FRP میگردد.
۶- اعمال سیستم پیش تنیدگی در لایه FRP
این روش تقریباً مشابه روش مهاربندی در انتهای لایه FRP میباشد، زیرا در این روش برای ایجاد پیش تنیدگی تعبیه سیستم مهاری لازم است. تنها فرق این روش، اعمال نیروی پیش تنیدگی قبل از نصب کامل و عمل آوری لایه FRP میباشد. میتوان نوارها یا صفحات پیشتنیده FRP را قبل از چسباندن بر روی بتن، پیش تنیده کرد. مزیت اصلی این کار این است که چنین نوارهایی پس از چسبانده شدن بر روی المان در باربری المان سهیم میشوند و برای شرکت آنها در ظرفیت باربری المان دیگر نیازی به اضافه شدن بر مقدار بارهای وارده بر المان نمیباشد.
همچنین پیش تنیدگی این نوارها باعث کاهش عرض ترک های موجود درطول المان میشود که این در برخی موارد موضوع بسیار حیاتی و مهمی میباشد. علاوه بر این ها بدلیل اینکه مصالح FRP مقاومت کششی بالایی دارند، پیش تنیده کردن آنها سبب استفاده بهتر و افزایش بهرهوری از آن ها میگردد. البته این روش نیازمند نیروی کار ماهرتر و دقت بیشتر در طراحی و اجرا میباشد.
پس از آمادهسازی سطح بتن، نوارFRP تا سطح معینی تحت کشش قرار گرفته است. سپس هم بر روی سطح بتن و هم برروی سطح نوار چسب زده میشود. تیر بتنی بالا برده میشود تا به نوار تحت کشش FRP چسبانده شود. بعد از آن با اعمال فشار اندکی بر روی نوار FRP ، عملآوری چسب انجام میشود. پس از اتمام عملآوری، گیره های فولادی در نزدیکی دو انتهای نوار FRP جهت مهاربندی کافی نصب میگردند.
پس از این مراحل و اتمام عملیات مهاربندی، نوارFRP ( خارج ازمحدوده مهاربندی شده ) بریده میشود. سپس صفحات ضخیم FRP درست در مجاورت دو گیره فولادی، روی صفحه پیش تنیده قرارگرفته بر سطح بتن، چسبانده میشود. بعد از عملآوری چسب، سوراخ هایی از میان ضخامت این صفحات ضخیم و نوار پیش تنیده بـه درون تیر بتنی ایجاد میگردد و سپس بولت ها همراه با تزریق اپوکسی به داخل این سوراخ ها، فرو برده میشوند. پس ازعملآوری چسب اطراف این بولت ها، گیره های فولادی دو انتهای نوار پیشتنیده برداشته میشود و طول اضافی این نوار ( خارج از صفحات ضخیم انتهایی ) بریده میشود. به این ترتیب عملیات به انجام میرسد
ـ افزایش سختی ـ کاهش عرض و توزیع ترک ـ بهبود خدمت پذیری و دوام ـ تقویت برشی تیر بتنی و تقویت خمشی تیر بتنی ( بدلیل ترک نخوردن مقطع ) ـ اجتناب از مودهای شکست ناشی از پوسته پوسته شدن در ناحیه ترکها و انتهای لایه FRP ـ افزایش ظرفیت مقطع ( تار خنثی نسبت به حالت غیر پیش تنیده پایینتر قرار میگیرد) ـ افزایش بار تسلیم مقطع میباشد. بنابراین دو روش بیان شده برای بهسازی و مقاوم سازی تیر بتنی به گونهای عمل میکند که انتهای لایه FRP را محکم نگه داشته و بعد از ایجاد جدا شدگی، از لغزش و جدا شدگی کامل لایه FRP جلوگیری نماید. برای اطلاعات بیشتر مقاله مشکلات سازه بتنی و بهسازی آن را مطالعه نمایید.
در عمل، استفاده از مهاربندی مکانیکی انتهایی میبایست موقعی مدنظر قرارگیرد که کاربرد آن لازم باشد و همچنین تأثیر و سودمندی آن برای حفظ چسبندگی FRP و بتن به اثبات برسد. در بسیاری از موارد، مهاربندی با استفاده از نوارهای U شکل انتهایی، امکان پذیر و یا مؤثر نمیباشد همانند مقاوم سازی تیرهای با عرض زیاد یا دالها. در چنین مواردی لازم است راه های دیگری برای مهاربندی مکانیکی بررسی و ابداع گردد. یکی از این راه ها، استفاده از مهارهای الیافی میباشد.
۷- استفاده از پیش تنیدگی خارجی در تیر بتنی
پیش تنیدگی خارجی جزء روشهای نوین بهسازی و مقاوم سازی تیر بتنی میباشد. کابلهای پیش تنیدگی بکار گرفته شده برای این کار از همان نوع کابلها و مفتول های متداول در کارهای پیش تنیدگی هستند. مقاوم سازی تیر بتنی بدین روش میتواند موضعی و یا کلی باشد. در حالت کلی نیروهای پیش تنیدگی که به سازه مقاوم شده القا میگردند، منجر به باز توزیع نیروهای داخلی گشته و باعث کاهش تنشها در اعضا نسبت به حالت اولیه آنها میشوند. با این حال ممکن است در برخی دیگر از اعضای سازه، پیش تنیدگی موجب افزایش تنش گردد.
به همین دلیل در استفاده از پیش تنیدگی خارجی باید آنالیز تنش در سازه مقاوم سازی شده به دقت مورد بررسی قرار گیرد. جدا از مسئله مهارها، به هنگام استفاده از کابل های پیش تنیدگی یک سری المان های اضافی که اکثراً شامل انواع مختلفی از سخت کنندههاست، مورد نیاز است. این امر به ویژه در پیش تنیدگی موضعی دیده میشود زیرا پیش تنیدگی، نیروهای متمرکز جدیدی شامل نیروهای محوری اضافی در اعضا بوجود میآورد، از این رو اعضا باید بصورت موضعی برای حفظ پایداریشان تقویت شوند.
منبع:
ادامه مطلبمیلگرد گذاری فونداسیون شامل نقشه های اجرایی میلگرد و جاگذاری و بستن آرماتور ها است .
نقشه های اجرایی منضم به قرار داد ، باید شامل جزئیات آرماتور بندی سازه ها ، نظیر قطر ، طول ، شکل ، اندازه و جزئیات خم ها و جدول اوزان باشد .
بسته به نوع و پیچیدگی سازه با دستور دستگاه نظارت ، پیمان کار باید برای سهولت اجرا اقدام به تهیه نقشه های اجرایی کارگاهی نماید .
این نقشه ها بر اساس نقشه های اصلی قرارداد تهیه شده و شامل جزئیات بیشتری در ارتباط با نحوه اجرا، خم کردن، محل دقیق و تعداد میلگرد ها، نوع میلگرد ها و سایر اطلاعات لازم که به نحوی در درک بهتر جزئیات موثرند ، می باشند .
قبل از اجرای عملیات بتن ریزی و با اطلاع قبلی پیمان کار، جزیات و نحوه استقرار آرماتور ها مورد بازدید دستگاه نظارت قرار گرفته و سپس دستور بتن ریزی صادر خواهد شد
هنگام نصب، میلگرد ها باید عاری از هر گونه آلودگی نظیر گرد و خاک ، زنگزدگی ، گل ، چربی ، رنگ ، ذرات خارجی که مانع چسبندگی بین بتن و آرماتور می گردد باشند .
آرماتور ها با توجه به قطر ، طول و شکل ، بایستی در محل های تعیین شده به نحوی مستحکم و ثابت شوند که هنگام بتن ریزی هیچگونه تغییر و جابه جایی در آن ها صورت نگیرد .
به منظور کنترل و تامین پوشش بتن ، می توان از قطعات بتنی ( لقمه ها ) یا خرک های فی به ابعاد ، مقاومت و تعداد لازم استفاده نمود .
لقمه های بتنیباید دارای مفتول بوده و با استفاده از این مفتول ها به میلگرد های اصلی کاملا محکم شوند .
نباید از قطعه سنگ ، لوله های فی و قطعات چوب برای نگهداری میلگرد ها و امین پوشش بتن ، استفاده شود .
میلگرد ها به صورت بکه ای در کف شالوده قرار داده می شوند .
برای ایجاد چسبندگی بیشتر و انتقال مناسب تر نیرو بین فولاد و بتن در کناره های فونداسیون ، میلگرد های شبکه با خم ۹۰ درجه به طول معین شکل داده می شوند .
با توجه به میزان بار و عمق فونداسیون ، سیستم میلگرد گذاری در آن ها می تواند به صورت شبکه های تحتانی و یا ترکیبی از شبکخ های تحتانی و فوقانی باشد .
برای حفظ فاصله ی مناسب بین دو شبکه از خرک ( میلگرد خم شده به صورت تکیه گاه ) استفاده می شود .
پی گسترده به طور معمول از دو لایه آرماتور تشکیل می شود .
یک لایه نزدیک کف پایین و یک لایه نزدیک سطح بالاییی قرار می گیرد .
مش پایینی معمولا بر روی بلوک های بتنی نگهداشته می شود .
برای نگه داشتن مش بالایی ، تکیه گاه های مخصوصی طرح می شود که بر روی لایه پایینی قرار داده شده و یا از خرک استفاده می کنند .
پی های منفرد و نواری که در زیر سازه قرار دارند ف لازم است در دو امتداد متعامد به وسیله ی کلاف هلی رابط یا شناژ به یکدیگر متصل شوند .
کلاف های رابط یه یکپارچگی عملکرد پی در کل سازه کمک کرده و نشست های شالوده را تا حد زیادی همساز می کند .
به علاوه کلاف های رابط مانع حرکت دو شالوده نسبت به هم شده و از چرخش پی های منفرد بر بستر خاکی ، تا حدی جلوگیری می کند ، ابعاد کلاف رابط باید متناسب با ابعاد شالوده و حداقل ۳۰۰ میلیمتر اختیار شود ، به طوری که سطح فوقانی آن با پی یکسان باشد .
تعداد میلگرد های طولی کلاف ها باید حداقل ۴ عدد و قطر آن ها حداقل ۱۴ میلیمتر باشد .
این میلگرد ها باید توسط میلگرد های عرضی به قطر حداقل ۸ میلیمتر ، و با فواصل حداکثر ۲۵۰ میلیمتر مهار شوند .
میلگرد های طولی کلاف ها باید در شالوده های میانی ممتد باشند ، و در شالوده های کناری در بر ستون مهار شوند .
چاه آسانسور فضایی است که بصورت یک تونل عمودی از پائین ترین سطح ساختمان تا سطح بام آخرین طبقه ساختمان و تا اتاقی در بالای ساختمان بنام موتور خانه ادامه دارد. البته اندازه عرض و ارتفاع این فضا باید بر اساس نوع آسانسور و قطعات جانبی آسانسور مشخص گردد که این موارد در نقشه کشی آسانسور قابل محاسبه است.
به قسمت پایین چاه آسانسور که در زیر پایین ترین طبقه آسانسور واقع شده است چاهک یا چاله آسانسور (Pit) گویند. در چاهک آسانسور قطعات مختلفی نصب میگردد مانند ضربه گیرهای کابین آسانسور ، ضربه گیرهای وزنه تعادل ، پایه های ریل های راهنمای کابین ، فلکه کششی سیم بکسل گاورنر آسانسور ، فلکه کشش زنجیر جبران آسانسور و البته چراغ روشنایی ته چاهک و نردبان و البته چاه ارت آسانسور.
در صورتیکه آسانسور هیدرولیک باشد در این چاهک علاوه بر ضربه گیرها قطعاتی مانند پایه جک هیدرولیک و فلنچ جک های زیر و شلنگ و لوله های هیدرولیک.
توجه نمایید که حتما باید بعد از نصب تجهیزات فوق ، باید چاهک آسانسور نسبت به نفوذ آب ایزوله شود. همچنین بر اساس استاندارد های نصب آسانسور اگر عمق چاهک آسانسور بیشتر از 2.5 متر باشد بهتر است یک درب ورودی کوچک به چاهک تعبیه شود تا کار سرویسکاری و تعمیرات آسانسور براحتی قابل انجام باشد. ولی اگر ایجاد درب ورودی میسر نبود حتما باید نردبان ثابت تعبیه شود تا سرویسکار آسانسور بتواند براحتی و با ایمنی کامل وارد چاهک شده و از آن بیرون آید.
نحوه طراحی و ساخت چاهک (Pit) آسانسور
در ساخت و طراحی چاهک آسانسور باید نکات متعددی را در نظر بگیرید تا هم از لحاظ استاندارهای نصب آسانسور مشکلی پیش نیاید و هم اینکه امنیت آسانسور در مواقع بحرانی بخوبی حفظ شود.
هر مهندس عمرانی در هر شاخه ای که کار میکند، نیاز دارد که مهارت نقشه خوانی ساختمان رو بلد باشه.
یک مهندس طراح سازه ، برای مدل سازی نیاز داره به مهارت نقشه خوانی ساختمان. چون مدل سازی از روی نقشه معماری انجام می شود.
یک مهندس ناظر هم برای اینکه نظارت کنه حتماً نیاز هست که مسلط باشه به نقشه معماری و سازه. اصلاً وظیفه مهندس ناظر این هست که مطابقت بدهد آنچه که اجرا شده رو با آنچه که در نقشه هست. پس باید باید نقشه خوانی ساختما رو بلد باشه.
یک مهندس مجری حتماً باید به نقشه خوانی ساختمان مسلط باشه. چون ساختمان باید دقیقاً مطابق نقشه ها اجرا بشه. گاهی وقت ها، ممکنه نقشه های ساختمان با همدیگه یا با ابعاد زمین مطابقت نداشته باشه. وظیفه مهندس مجری هست که قبل از اجرا نقشه ها رو بررسی کنه. اگر مغایرتی در نقشه ها بود حتماً اون ها را گزارش کنه.
من هم در طول چندین سال کارم، از این مغایرت ها خیلی دیدم. نمونه هایی رو در ادامه براتون مطرح کردم:
پروژه ای بود که نقشه های معماری اون با سازه مطابقت نداشت. سازنده هم از ابتدا نقشه رو بررسی نکرده بود. فونداسیون و ستون های طبقه اول اجرا شده بود، که متوجه این موضوع شدند. توی اون نقشه جهت راه پله و تیر نیم طبقه اشتباه قرار داده شده بود. اگر اجرا به همون شکل ادامه می یافت، مجبور بودند در ورودی ساختمان رو داخل اتاق خواب قرار بدهند. در ادامه مجبور شدند، نقشه های معماری را تغییر دهند، که این کار اصلا برای مالک ساختمان، خوشایند نبود.
اگر قبل از اجرا نقشه ها با دقت بررسی می شد، نقشه ها قبل از اجرا اصلاح می شد و این مشکل پیش نمی آمد.
پروژه دیگری بود، که ابعاد زمین مغایرت داشت با نقشه. سازنده توجه نکرده بود، بعد از گودبرداری و اجرای سقف های زیر زمین متوجه این موضوع شدند، به خاطر این مغایرتی که ابعاد زمین داشت، چند تا از پارکینگ ها حذف شد.
این پروژه در منطقه فرمانیه تهران بود. توی اون منطقه هر پارکنیگ، حداقل ۴۰-۵۰ میلیون قیمتش هست . خوشبختانه، پارکینگ های حذف شده، مازاد بودند و پروژه با کسری پارکینگ مواجه نشد. اگر کسری پارکینگ داشتند، باید یک جریمه سنگین هم بابتش به شهرداری پرداخت می کردند. حال اگر نقشه خوانی درست و تطبیق نقشه موجود با ابعد ملک قبل از گودبرداری، همچین ضرری را متحمل نمی شدند.
منبع:
برای قبولی در آزمون محاسبات چه باید کرد؟ برای قبولی در آزمون محاسبات باید قطعا کارهای زیادی انجام دهیم . مثلا باید بدانید که مدیریت زمان را باید در جلسه آزمون جدی بگیرید یا اینکه مثلا باید پاسخ های تشریحی سال های گذشته را بررسی کنید.
خیلی از تکنیک های مهم هستند که شما می توانید به کمک آنها به موفقیت برسید حتما آنها را قبل از آزمون برررسی کنید و به صورت کامل انجام دهید. بار ها و بار ها آزمون را شبیه سازی کنید تا در زمان آزمون موفق ترین باشید.
اگر فرصت پایخ دادن به سوالات را ندارید حتما سعی کنید از ویدئو پاسخ تشریحی آزمون محاسبات سبزسازه استفاده کنید قطعا کمک خوبی با این تایم کم هست.
در یک تعریف کلی، مقاومت در مقابل تغییر مکان سختی نام دارد.
سازه های مهندسی باید به نحو ایمنی بتوانند در مقابل بارهای وارده مقاومت نمایند. در کنار معیار مقاومت, سازه باید سختی جانبی کافی داشته باشد تا تغییر شکل های بیشتر از حد مجاز در آن ایجاد نگردد. مقاومت و سختی یک سازه بستگی به آرایش هندسی اعضاء ، مشخصات هندسی مقطع اعضاءومصالح بکار رفته دارد. روش محاسبه سختی نیز بدین صورت است که اگر برای تحلیل سازه،تغییرمکان های سازگار شامل انتقال ها ودوران ها به عنوان مجهول انتخاب شوند و سپس شرایط تعادل نیروها در گره های سازه اعمال گردد; معادلاتی بدست خواهند آمد که مجهولات آنها تغییر مکان ها وضرائب آنها ضرائب سختی ساختمان می باشد.
انواع سختی ها:
مرکز جرم(center of mass)
مرکز صلبیت(Center of Rigidity)
مرکز برش (center of shear)
مرکز پیچش (center of torsion)
روش محاسبه مرکز برش
نحوه محاسبه مرکز صلبیت
محاسبه مرکز نیرو(برای محاسبه پیچش)
در حالت کلی دو نوع مفصل قابل توصیف است. مفصل مکانیکی و مفصل پلاستیک. در رابطه با اتصالات مفصلی با مفصل مکانیکی در ادامه توضیح خواهم داد اما بحث مفصل پلاستیک می تواند بسیار گسترده بررسی شود.
یک عضو خمشی مثل تیر- ستون یا تیر را در نظر بگیرید. با افزایش مقدار لنگر تارهای بالایی و پایینی مقطع که تحت اثر بیشترین مقدار لنگر هستند، شروع به جاری شدن می کنند و به عبارتی از حالت کشسان به مومسان تبدیل میشوند. با افزایش مقدار لنگر، کم کم کلیه تارهای مقطع جاری میشوند. از اینجا به بعد مقطع توانایی تحمل لنگر بیشتری را ندارد و در حقیقت مقطع درست مثل یک مفصل عمل میکند. که به آن مفصل پلاستیک گفته میشود و به لنگری که موجب ایجاد مفصل پلاستیک شده است، لنگر پلاستیک گفته می شود.
اگر بخواهیم بیشتر توضیح داده باشیم مراحل زیر را باید تصور کنیم:
اعضایی سازه ای اصلی که لنگر تحمل می کنند مانند تیر و ستون ها در سازه بتنی و فولادی با قاب خمشی زمانی که لنگر آنقدر اضافه شود که دورترین تارهای مقطع در حد جاری شدن باشند، به این نقطه لنگر آستانه جاری شدن می گویند. به تدریج با افزایش میزان لنگر وارده تحت بارگذاری بیشتر، تارهای بیشتری از مقطع جاری می شوند. این تارها از بالای مقطع به پایین و بلعکس ( پایین به بالا) شروع به جاری شدن می کنند. -این حالت در واقع زمانی اتفاق می افتد که مقدار لنگر وارده بیش از My می باشد-در این مرحله تمام مقطع فعلا جاری نشده و بخش میانی یا وسط مقطع در حالت ارتجاعی ( هسته الاستیک) باقی مانده است و تاکنون پلاستیک نشده است.
با افزایش مجدد لنگر بخش میانی نیز قدرت تحمل لنگر را از دست داده و در واقع مانند یک مفصل عمل می کند. این حالت همان مفصل پلاستیک است که به طرق وسیعی از آن در علم عمران بهره برداری شده و سطوح مختلف عملکردی سازه را تعریف می کنند. سطح عملکرد امنیت جانی، بهره برداری بی وقفه و …که در ویرایش چهارم آیین نامه ۲۸۰۰ زله ایران ارائه شده است.
ببینید ، زمانی که در سازه مفصل پلاستیک تشکیل می شود یعنی آسیب وارد شده است. در واقع مفصل پلاستیک با آسیب همراه است. اما سطح خرابی یا آسیب در سازه با ارائه طرح های مهندسی قابل مدیریت و کنترل است. به عنوان مثال روند شکل گیری مفاصل پلاستیک در سازه علاوه بر اینکه سطح عملکردی و ظرفیت سازه را تشریح می کند، پایداری سازه و ترتیب ایجاد خرابی در اعضای سازه طی انجام یک تحلیل غیر خطی قابل پیش بینی است.
در یک مثال ساده می توان گفت در سازه های بتنی محاسبین در تلاشند که مفاصل پلاستیک ابتدا در تیرها ایجاد شده و نهایتا در ستونها شکل بگیرد. برای این منظور بارگذاری و ترکیبات بار خاصی در طراحی اعمال می کنند تا مقطع تیرها از ستونها همواره ضعیف تر باشد یا به عبارتی ستونها قوی تر انتخاب شوند. ( ضابطه تیر ضعیف – ستون قوی)
هرچند از لحاظ تئوریک، شکل گیری مفصل پلاستیک در تمام تیرهای سازه قبل از ایجاد مفصل پلاستیک در ستونها ایده ال می باشد اما نحوه اجرای سازه، دتایلها، مصالح و کیفیت آنها و بسیاری مسائل دیگر دخیل هستند تا این آرمان عملی شود! دقت شود که مفاصل پلاستیک ممکن است تحت انواع نیروها یا تنش ها شکل بگیرند ( خمشی-برشی…)
منبع:
همانطور که می دانید ستون بتنی به عنوان یکی از اعضای اصلی سازه و انتقال دهنده ی بار های فشاری به فونداسیون، اهمیت به سزایی دارد اما آیا طراحی ستون در ایتبس به تنهایی کفایت می کند؟ قطعا خیر، حتما طراحی دستی ستون بتنی را آموزش ببینید تا طراحی درستی داشته باشید. اما چگونه؟
در این مقاله قصد داریم با یک فایل اکسل طراحی ستون بتنی را به شما آموزش دهیم
http://uupload.ir/view/ss8w_tarahi_sootoon_.xlsx/
منبع:
بتن به تنهایی در برابر نیروهای فشاری مقاومت بالایی دارد. اما نمی تواند از ساختمان در برابر نیروهای کششی محافظت کند. از این رو از میلگرد ساده و آجدار در بتن استفاده می کنند. بتن ریزی پی ساختمان نیاز به میلگردگذاری دارد. اولین قدم جهت احداث پروژه ی ساختمانی میلگرد گذاری پی و فونداسیون می باشد. پی نقش پایه ی ساختمان را دارد. بارهایی که از جهات مختلف به ساختمان وارد می شود در نهایت به پایه ها و سپس به زمین منتقل می شود. در این بخش از زاگرس آهن به بررسی مراحل اجرای پی یا میلگرد گذاری فونداسیون می پردازیم.
جهت جلوگیری از برخورد بتن پی با خاک، یک لایه بتن روی سطح زمین اجرا می شود. این بتن که بتن مگر نام دارد بتنی ضعیف بوده که عیار 100 الی 150 کیلو گرم سیمان در متر مکعب می باشد. ضخامت مناسب برای بتن مگر 10 الی 15 سانتی متر است. این بتن سبب ایجاد سطح صاف روی زمین می باشد و آمن را برای میلگرد گذاری پی آماده می کند.
پی بارهای متفاوتی را متحمل می شود. نحوه ی میلگردگذاری به طول و سایز میلگردهای طولی وتقویتی، فاصله بین خاموت و آرماتورها دارد که توسط مهندس سازه محاسبه می گردد.
اجرای میلگرد شناژ
میلگرد های شناژ دو شکل میلگردهای سراسری و تقویتی می باشند.میلگردهای طولی داخل بتن در دو ردیف پایینی و بالایی کارگذاشته می شوند و سپس خاموت آن ها را به هم متصل می کند.برای این کار معمولا از میلگرد هایی به طول 12 متر استفاده می کنند. جهت برش کاری آن را روی زمین یا خرک قرار می دهند. چنانچه طول میلگرد بیشتر شود یک طول مهاری که اورلب نام دارد در امتداد میلگرد قرار می گیرد.
در نقشه های سازه ای پارامترهایی همچون طول بعد از خم میلگرد و طول هم پوشانی میلگردها(طول مهاری) مشخص شده اند.
آرماتور مش بندی:
پس از برش میلگرد در طول های مورد نیاز آرماتور مش همانند یک شبکه روی همدیگر قرار می گیرند. اجرای ریشه ستون یا میلگرد های انتظار قبل از بتن ریزی و هنگام آرماتور بندی پی ضروری می باشد.
طول و اندازه اورلب حدودا 40 الی 55 برابر قطر میلگرد و به روش های پوششی، جوشی، مکانیکی (کوپلر) و اتکایی انجام می شود.
طول بعد از خم میلگردها حدودا 12 برابر قطر میلگرد و شعاع خم 5 برابر میلگرد می باشد.
قبل از اجرای میلگرد و آرماتور بندی باید سطح میلگرد را از هر ماده اضافی پاک کرد تا مانع اتصال میلگرد با بتن نشود.
میلگرد گذاری و آرماتور بندی باید بسیار دقیق انجام شود، فاصله مناسب بین آن ها رعایت شود به صورتی که حتی بزرگترین ذرات بتن از بین آن ها رد شوند.
پس انجام مراحل فوق، اقدامات بعدی برای تکمیل پروژه انجام می گردد.
معمولا از سه نوع قالب بندی جهت فوندانسیون استفاده می شود. این قالب بندی شامل قالب فی، قالب آجری و قالب تخته ای می باشد. کاربرد این قالب های شامل موارد زیر میباشد.
قالب فی: از قالب فی جهت کلاف تحتانی استفاده می کنند. این قالب بندی برای پروژه های کوچک توصیه نمی شود.
قالب بندی با آجر: عمده کاربرد این قالب برای ساختمان های کوچک می باشد. نحوه ی کار به این شکل است که قالب با عرض و ضخامت معین با ملات گل یا اندود ماسه سیمان چیده می شود. بتن و آجر نباید در تماس مستقیم باشند. از این رو بخش های داخلی آن را با یک لایه پلاستیک پوشش می دهند تا در زمان سفت شدن بتن، آجرها به راحتی از آن جدا شوند.همچنین آب موود در بتن به آجرها نفوذ نخواهد کرد . چنانچه وزن بتن زیاد بود پشت آن ها از خاک یا خرده های آجر پر کنیم که موقع بتن ریزی از جابجا آجر ها جلوگیری شود.
قالب تخته ای: عمده کاربرد این قالب در کلاف های قائم و بالایی می باشند.قبل از استفاده بهتر است قالب ها روغن اندود شوند.
بتن از آب، ماسه و سیمان تشکیل شده است. می توان از بتن آماده میکس شده برای این کار استفاده کرد. پس از بتن ریزی و خشک شدن بتن، قالب از آن جدا می شود. دقت کافی در این کار امری مهم و ضروری است.
جلوگیری از ترک خوردن بتن:
زمانی که قالب بتن باز می شود، آب آن به سریعا تبخیر می گردد که این کار در نهایت موجب ترک خوردن بتن می شود. برای جلوگیری از ترک خوردگی می توان گونی کنفی خیس،از پلاستیک یا پشم شیشه به دور بتن پوشانده و یا آب پاشی به صورت مستقیم، مرحله عمل آوری بتن را تکمیل نمود.چنانچه دمای هوا بالا باشد، این کار 2 الی 3 بار در روز انجام می گیرد.
منبع:
همانطور که قطعا می دانید سقف کامپوزیت عرشه فولادی در واقع، بهبود یافته سقف کامپوزیت معمولی است که به عنوان یکی از اقتصادی ترین انواع سقف معرفی می شود اما اصلا عرشه فولادی چیست؟ آیا طراحی سقف عرشه فولادی مراحل خاصی دارد؟
سقفهای عرشه فولادی سقفهایی هستند که با استفاده از دو عنصر ورقهای فولادی گالوانیزه ذوزنقهای شکل تحتانی و برش گیرها که در این نوع سقفها مورد استفاده قرار میگیرد از سایر سقفها متمایز میشود و البته با استفاده از آرماتوربندی و بتن ریزی بر روی این ورق فولادی، این نوع سقف اجرا میشود. از بخشهای اصلی سقفهای کامپوزیت عرشه فولادی باید به تیرهای فرعی مورد نیاز در بین تیرهای اصلی سازه اشاره نمود. ارتفاع عرشههای فولادی بایستی بین ۵ تا ۷٫۵ سانتیمتر باشد.
وزن کمتر این نوع سقف نسبت به سایر سقفهای متداول در اسکلتهای فولادی ساختمان از شاخصههای این نوع سقف محسوب میشود. در این نوع روش اجرای سقف، ورق گالوانیزه ذوزنقهای شکل آجدار هم به عنوان قالب بتن ریزی عمل مینماید و همچنین با باقیماندن در سقف نقش سازهای ایفا میکند. کاهش بار سقف و به تبع ان کاهش وزن سازه و حذف بلوک و قالب بندی و حمل و نقل آسان سبب صرفه جویی در هزینهٔ ساختمان میشود. افزایش دهانه تیرریزی تا ۴ متر بدون نیاز به شمع بندی. استفاده از گل میخها که ورق به تیر جوش میخورد از استانداردترین روشهای اجرا میباشد. قابلیت دپو در محلهای محدودتر نسبت به انواع تیرچهها. وجود فرورفتگی و برجستگی روی جان ورق فولادی، تنش تسلیم و مدول الاستیسیته ورق را ۴۷٪ نسبت به ورق صاف کاهش میدهد. امکان همزمان اجرا و بتن ریزی چندین سقف به صورت همزمان و در نتیجه صرفه جویی در زمان انجام پروژه را دارا میباشد. حذف میلگردهای کششی و تیرهای فرعی بهترین و مقرون به صرفهترین عرض ورق ۱ متر بعد از فرمینگ میباشد که وزن آن حدود ۷٫۸۰۰ کیلوگرم میباشد.
منبع:
چند نکته اجرایی که اجرای آن در سازه های بتنی طبق آئین نامه های رسمی اامی است و باعث بهبود عملکرد سازه میگردد.
در شکل سمت راست، به دلیل فاصله زیاد خاموت ها میلگردها تحت فشار دچار کمانش شده و ار بتن خارج میشود.
عدم تراکم و یا نقص در تراکم باعث میگردد:
۱- مقاومت بتن به دلیل وجود هوا کاهش می یابد
۲- پیوستگی بین بتن و میلگرد کامل صورت نمیگیرد.
۳- وجود هوا ترک ها را افزایش میدهد.
۴- نفوذ پذیری بتن افزایش میگیرد.
منبع:
همانطور که قطعا می دانید برای کاهش اثرات مخرب زمین لرزه؛ استاندارد 2800 تدابیری اندیشیده است که یکی از آنها ایجاد درز انقطاع در ساختمان است اما درز انقطاع چیست؟
با توجه به مشخصات جرم و سختی متفاوت در ساختمانهای گوناگون، در هنگام زله سازه ها، رفتارهای متفاوتی دارند و ممکن است در مودهای ارتعاشی مختلف، ساختمانهای مجاور هم به یکدیگر نزدیک شده و برخورد کنند. بنابراین نیاز به در نظرگیری یک فاصله ایمن به منظور جلوگیری از برخورد ساختمانهای مجاور وجود دارد.
طبق استاندارد 2800 ایران، برای تمامی ساختمانهای با ارتفاع بیش از 12 متر یا 4 طبقه، باید درز انقطاع محاسبه و اعمال شود. بستن درز انقطاع را می توانیم با مصالح کم مقاومت انجام دهیم تا پس از زله به سادگی قابل جایگزین کردن و بهسازی باشد. طبق استاندارد 2800، علاوه بر شرط فوق، در موارد زیر هم رعایت درز انقطاع ضروری است:
با توجه به این موضوع که نیروی ناشی از ضربه ساختمانها به یکدیگر در حین زله مقداری زیاد بوده و برآورد دقیق آن مشکل میباشد (این نیرو با توجه به مفاهیم ضربه اجسام در دینامیک تعیین میشود)؛ خسارات ناشی از برخورد ساختمانها با یکدیگر زیاد بوده و میتواند باعث خرابی و آسیبهای مختلف در ساختمانها شود که تعدادی از این خرابیها در اشکال زیر نمایش داده شده است. بنابراین محاسبه و در نظرگیری صحیح این فاصله بین ساختمانهای مجاور، اهمیت بالایی دارد.
برخورد ساختمانهای مجاور هم میتواند در اثر موارد مختلفی از جمله نامنظمی هندسی باشد، به عنوان مثال فاصله بیش از حد بین مرکز جرم و مرکز سختی ساختمان، باعث ایجاد پیچش در سازه میشود. در حالت دیگر این ضربه ممکن است در اثر روان گرایی خاک و جابهجایی بیش از حد سازه باشد که طی این جابهجایی، سازه ممکن است با ساختمان مجاور هم برخوردی داشته باشد.
بررسی و محاسبه نیروهای ضربه در اثر برخورد ساختمانها در حالتهای گوناگون، میتواند با ساخت یک مدل سازهای در نرم افزار SAP انجام شود. به این صورت که مدل ساختمان با در نظرگیری یک المان GAP بین دو سازه، جهت در نظرگیری اثر برخورد بین آنها انجام شده تا به وسیله انجام تحلیل خطی یا غیرخطی، به صوت استاتیکی یا دینامیکی، نیروهای ایجاد شده در اثر ضربه در المانهای مختلف سازهای محاسبه شود.
منبع:
سبزسازه
می دانیم دال های بتنی قبل از آنکه تحت نیروی های زله قرار گیرند تحت بارهای ثقلی (مرده و زنده) هستند.با تاثیر این بارها در دراز مدت (که سبب ایجاد افت و خزش در بتن می شود)، تغییر شکل های قابل توجهی در وسط چشمه ی دال ایجاد می شود.تیرهای بتنی نیز حداکثر تغییر شکل را تحت بارهای ثقلیِ دراز مدت، عموماً در وسط دهانه خود تجربه می کنند. این تغییرشکل که یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده ی ابعاد تیر و ضخامت دال هاست، در بین مهندسین عمران با نام «خیز» شناخته شده تر است، که مهندسین در پی کاهش آن تا رسیدن به خیز مجاز آیین نامه ای هستند.
منبع:
سبزسازه
کف ستون ها صفحاتی فی هستند که جهت استقرار ستون های فی در اسکلت فی در هنگام اجرای فونداسیون در پی ساختمان تعبیه می شوند.
ایستایی ساختمان ها مربوط است با اتصال آن با فونداسیون یا همان شالوده ساختمان.بنابراین مهندسین طراح و مجری بایستی در محاسبه و اجرای صحیح پایه های ستون ها و مهارکردن آنها در فونداسیون توجه و مهارت کافی داشته باشند.
از آنجایی که تنش مجاز فولاد خیلی بیشتر از تنش مجاز بتن فونداسیون می باشد برای اینکه نیروی زیادی از سطح مقطع کوچک ستون به فونداسیون منتقل شود از صفحه فولادی بنام صفحه تکیه گاهی یا صفحه کف ستون استفاده می شود تا نیروی زیاد پایه ستون را روی سطح بزرگتری از فونداسیون توزیع کند.
ضخامت کف ستون باید به اندازه ای باشد تا فشار وارده بر ساختمان را روی بتن تکیه گاهی بطور قابل قبولی توزیع نماید و علاوه بر آن کشش در میله مهار صفحه کف ستون را به شکل خمشی تحمل نماید.درصورتی که ابعاد صفحه تقسیم فشار وارد بر آن زیاد باشد باید بوسیله لچکی هایی محکم شود و این قطعه ها باید بنحوی صحیح متصل شوند تا احتیاج به صفحه فشار خیلی ضخیم نباشد و توجیحات اقتصادی طرح مدنظر قرار گرفته شود. لچکی ها باید بنحوی با هم متصل شوند تا توزیع نیرو به سهولت انجام شود.
اگر نیروی وارده از ستون فشاری باشدباید ابعاد صفحه کف ستون متناسب با ابعاد ستون در نظر گرفته شود بطوریکه تنش وارده از صفحه به پی از حد مجاز بیشتر نباشد اما اگر نیروی وارده از ستون تحت ممان اینرسی و یا لنگر خمشی باشد مقرون بصرفه است که صفحه کف ستون در جهت لنگر غالب (در جهت ممان اینرسی بیشتر) ساخته شود تا فاصله بین میل مهار ها بیشتر باشد که در اینصورت صفحه را با لچکی های ساده و یا مرکب بر حسب مقادیر برش(V) و لنگر خمشی(M) تقویت می کنند. توجه شود که ضخامت صفحه باید متناسب با قطر میله های مهاری انتخاب و طراحی شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص طراحی صفحه کف ستون می توانید به مبحث ۱۰ مقررات ملی ساختمان رجوع کنید.
منبع:
درباره این سایت